مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ...

ساخت وبلاگ
یلدا ی خوبی داشته باشید ...
خیلی خوب :)


پ.ن:
دلم میخواست همین قدر ساده و مستقیم باهاتون حرف بزنم بعد این همه مدت ! ه م ی ن ! 
مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ......
ما را در سایت مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ... دنبال می کنید

برچسب : یلدا عباسی,یلدا,یلدا چت, نویسنده : esooran1 بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 14:35

جلویم نشسته بود و سرش توی موبایل اش بود . دزدکی هی نگاهش میکردم . هزار تا خاطره جلوی چشم هایم پخش میشد . از همه ی روز هایی که با او گذرانده بودم . از شب هایی که دو تایی با هم بیرون می رفتیم . از وقت هایی که زنگ می زدم بیاید ببردم بیرون . از دل تنگی هایی که حاصل از فقط " یک " روز ندیدنش بودند ...از وقت هایی که از مامان یا بابا دلخور می شدم و میگفتم وسایلم را بدهید بروم پیش او زندگی کنم ... از وقت هایی که فقط کافی بود توجهش به یکی دیگر از بچه ها یک درصد بیشتر از من می بود تا کل شب غصه بخورم ! خنده ام گرفته بود ... به " بابا " شدنش...  خنده ام گرفته بود به دو تا بچه ای که " مال ِ او " بودند ! فکر کن دو تا بچه ی قد و نیم قد هی جلویت بپرند و هی به دایی کوچک ِ تو بگویند " بابا " ! به شیطون ترین آدم خانواده و آن کس که شیطنت را در وجود تو نهادینه کرده بگویند بابا !هضم ِ مرد شدن ِ دایی کوچیکه ، بابا شدن دایی کوچیکه انقدر سخت است که میتواند همه ی دم و دستگاه فکری ات را به هم بزند ! بابا صدا شدنش انقدر خنده دار است که می توانی مثل حالای من حتی وقتی که فکرش هم به ذهنت خطور میکند از ته دلت بخندی مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ......
ما را در سایت مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esooran1 بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 14:35

طبق برنامه ای که صبح ریخته بودم الآن باید یک عالمه کار مفید انجام داده بودم . منتهی ... از بین همه شون فقط کتونی هامو شستم !  الآن من موندم و یک عالمه گردالی ِ خالی که هنوز منتظرن یه خودکار دستم بگیرم و توشون تیک بزنم !میخوام بالای برنامه ی فردام بنویسم " لا یکلف الله نفسا الا وسعها "و بنویسم :8 تا 10 زل زدن به سقف 10 تا 11 صبحانه11 تا دوازده چرخ زدن تو خونه 12 تا 6 متفرقه ( توجه کنید که کارای تا این ساعتم متفرقه نبودن و اصل بودن )6 تا 8 اینترنت8 تا 10 تلویزیون10 تا دوازده مجددا چرخ زدن ! 12 خواب بالاخره آدم باید یه روزی توی کارنامه ی عمرش داشته باشه که به همه ی کاراش رسیده باشه ... منم باید یه بار تو عمرم تجربه کنم لذت پر شدنِ همه ی گردالی های ِ برنامه هامو ...پ.ن:بیایید و با کامنت هایی با محتوای " ان الانسان لفی خسر " نزنید توی شادی ِ حاصل از رسیدن به کارهام :|بالاخره یه سری آدم هستن تو دنیا که کارشون خسران دیدنه ... مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ......
ما را در سایت مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ... دنبال می کنید

برچسب : تفسیر لا یکلف الله نفسا الا وسعها, نویسنده : esooran1 بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 14:35

هندزفری را فرو کردم توی گوش هایم و چشم هایم را بستم. مترو که ایستاد دیدم خانمی زل زده به گل خشک هایی که گرفته بودمشان مقابل صورتم ... نگاهم را که دید لبخند زد ؛ لبخندش را با لبخند جواب دادم و گل ها را گرفتم سمتش و بدون اینکه صدای موسیقی ام را کم کنم و بدون اینکه بشنوم چه میگوید گفتم یکیش رو بردارید ... دیدم زیاد تر از یک تشکر دارند حرف میزنند صدا را کم کردم؛ رفیقش پرسید که چطور خشکشان کرده ای؟ گفتم روی شاخه خشک شده بودن ، کار من نیست ... همانی که گل را برداشته بود دوباره خندید و گفت من اینو همیشه نگهش میدارم :) یک لحظه به این فکر کردم که اصلا به بعدش فکر نکرده بودم... اصلا برایم مهم نبود گل را چه میکند ... مهم نبود که همین که از مترو پیاده شود بیاندازدش سطل آشغال ...  فقط دلم میخواست چیزی که برای لحظه ای لبخند نشانده بود روی لبش ، مال ِ او شود ..فقط دلم میخواست آن لحظه لبخند آن غریبه پر رنگ تر شود ...ه م ی ن! مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ......
ما را در سایت مثل تموم عالم حال منم خرابه ... خرابه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esooran1 بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 14:35